چه میزان از نگرانی مناسب است؟
نگرانی، تردید، و اضطراب بخشهایی طبیعی از زندگی هستند. طبیعی است که در مورد قبضی که پرداخت نشده، مصاحبه شغلی، یا اولین قرار ملاقات نگران باشید. اما نگرانی "طبیعی" وقتی مداوم و غیر قابل کنترل می شود ، بیش از اندازه و ناسالم است. وقتی هر روز نگران " چی می شد/می شود اگر" باشید، بدترین حالت ممکن را در نظر بگیرید، و نتوانید افکار مضطرب کننده را از ذهنتان بیرون کنید، طبیعی است که این نگرانی باعث اختلال در زندگی روزمره تان می شود
نگرانی مداوم، افکار منفی، و همیشه انتظار بدترین ها را داشتن می تواند عوارضی در سلامت جسمانی و عاطفی شما به جای بگذارد. می تواند قدرت عاطفی شما را از بین ببرد ، احساس بی قراری و حرکات تکانشی در شما ایجاد کند ، باعث بی خوابی ، سردرد ، مشکلات معده و تنش عضلانی شود و تمرکز در محل کار یا مدرسه را دشوار کند. ممکن است احساسات منفی تان را روی نزدیکان تان خالی کنید، یا با الکل و مواد مخدر خود درمانی کنید و یا با مشغول شدن به اینترنت و تلویزیون حواس خود را پرت کنید. نگرانی مزمن می تواند علامت اصلی اضطراب منتشریا فراگیر نیز باشد. یک اختلال اضطرابی شایع از تجربه تنش، عصبی بودن و احساس عمومی ناراحتی ، که رنگ کل زندگی شما را عوض می کند. اگر دچار نگرانی و تنش اغراق آمیز شده اید ، مراحلی وجود دارد که می توانید برای خاموش کردن افکار مضطرب انجام دهید. نگرانی مزمن یک عادت ذهنی است که می تواند ترک شود. می توانید به مغز خود آموزش دهید تا آرام بماند و از منظر متعادل تری به زندگی نگاه کند
چرا متوقف کردن نگرانی سخت است؟
نگرانی پایدار می تواند عوارض سنگینی به جای بگذارد. می تواند شب شما را بیدار نگه دارد و در طول روز شما را دچار تنش و خستگی کند. در اکثر نگرانی های مزمن، افکار اضطرابی توسط باورهای مثبت و منفی ای که در مورد نگرانی دارید، تغذیه می شوند
برخی از "قوانین" مثبت یا منفی که در مورد نگرانی امری عادی به نظر می رسد عبارتند از
من باید نگران باشم تا بتوانم ریسک و خطر اتفاق بد را در یک موقعیت نامطمئن کاهش دهم: اگرچه این نگرانی در مواجهه با حوادث تغییر دهنده زندگی منطقی است ، اما اینکه هرچه بیشتر نگران باشیم از امنیت بالاتری برخوردار هستیم، درست نیست. شما می توانید هر ساعت از روز نگران باشید، و در عین حال متوجه خواهید شد که مشکلات بدون توجه به میزان نگرانی شما را پیدا می کنند. مراقب باشید باید بهای سنگینی برای متوقف کردن نگرانی در مورد وقایع پیش پا افتاده پرداخت، به خصوص در مورد نگرانی از این که دیگران درباره شما چی فکر می کنند، یا چگونگی تغییر شریک زندگی تان. اموری که اصلا قابل کنترل نیستند
قبل از اقدام باید به یقین برسم: ارزیابی ریسک خوب است ، اما اطمینان یافتن غیر واقعی است. شما قادر نیستید بر همه امور کنترل داشته باشید. بعضی اوقات باید به تلاشی که می کنید ایمان داشته باشید و باور داشته باشید که با هر آنچه سر راهتان قرار می گیرد مقابله خواهید کرد
احساس عدم اطمینان افتضاح است و باید از آن اجتناب شود: این نیز قانون غیر واقعی و سفت و سخت دیگری است که باعث می شود فرد دائماً ناامید شود. عدم اطمینان، بخشی طبیعی از زندگی است و یادگیری زندگی با عدم اطمینان، عامل کلیدی احساس نگرانی کمتر است. مراقب نگرانی های خود باشید اما سعی نکنید به هر نگرانی که دارید پاسخ دهید. نگرانی را به عنوان یک فکر انتقالی، مانند ابر عبوری یا سنگریزه در یک جریان مشاهده کنید. آن را ببینید اما لازم نیست به آن بچسبید و دنبالش کنید. به خود یادآوری کنید که نگرانی، فکرهایی را تشکیل می دهد که واقعیت ندارند
نگرانی باعث می شود که بتوانم از وقوع حوادث بد جلوگیری کنم: ممکن است به خود بگویید که نگرانی شما پاسخی مسئولانه است. باعث میشه از بروز مشکلات پیشگیری کنید، خود را برای بدترین حالت ممکن آماده کنید، و بتوانید راه حل یابی کنید
همه اینها درست ولی وقتی نگرانی درحد اعتدال باشد و تبدیل به عادت نگران شدن و پیروی ازقوانین بالا نشود
اگر باور داشته باشید که نگرانی شما خدمات مفیدی ارائه می دهد، خیلی سخت میشود عادت نگران بودن را از بین برد
هنگامی که متوجه شدید نگرانی مشکل است و نه راه حل، می توانید کنترل ذهن نگران خود را بدست آورید